dardudel ba khoda

  • خانه 

گمنامی

15 شهریور 1397 توسط زهرا پاشاپور

از من خواستی روزی قلم در دست بگیرم و کاغذی خط خطی کنم…

اکنون مینویسم برایت آنچه از درونم میجوشد… 

راهنمای زندگی ام بودی… 

تابلوی جاده های زندگیم در تاریکی شب بودی…. 

مرا به مقصد میخواندی… 

ثابت قدم و استوار در جایت ایستاده بودی…. 

در گرمای سوزان تابستان مرا فرا میخواندی 

ای کسی که نمیدانم چه به نامم اسمت را… 

چه صدا زنم نامت را…  

بگویم دوست…  یا برادر….  یا خواهر….  چه نامم؟ 

هر چه هستی…  میدانم با خدایی و اهل بندگی… 

مطلب قبلی
مطلب بعدی
 2 نظر

آراي كاربران براي اين مطلب
5 ستاره:
 
(2)
4 ستاره:
 
(0)
3 ستاره:
 
(0)
2 ستاره:
 
(0)
1 ستاره:
 
(0)
2 رأی
ميانگين آراي اين مطلب:
5.0 stars
(5.0)

موضوعات: بدون موضوع لینک ثابت

نظر از:  
  • نفحات الانس
اكرم عليحاني
5 stars

ببخشید این شعر از خودتونه یا جایی گرفتین>؟
http://nafahatt.kowsarblog.ir

1397/06/15 @ 14:05
نظر از:  
  • نفحات الانس
اكرم عليحاني
5 stars

اینم ادرس وبلاگ من
لطفا به من هم سر بزنین
http://nafahatt.kowsarblog.ir/

1397/06/15 @ 14:02


فرم در حال بارگذاری ...

فید نظر برای این مطلب

خرداد 1404
شن یک دو سه چهار پنج جم
 << <   > >>
          1 2
3 4 5 6 7 8 9
10 11 12 13 14 15 16
17 18 19 20 21 22 23
24 25 26 27 28 29 30
31            

dardudel ba khoda

جستجو

موضوعات

  • همه
  • بدون موضوع
  • دوست داشتن

فیدهای XML

  • RSS 2.0: مطالب, نظرات
  • Atom: مطالب, نظرات
  • RDF: مطالب, نظرات
  • RSS 0.92: مطالب, نظرات
  • _sitemap: مطالب, نظرات
RSS چیست؟
  • کوثربلاگ سرویس وبلاگ نویسی بانوان
  • تماس